شبنم بعد از عبور از مرحلهی سختی از زندگیش در گذشته، به زنی موفق تبدیل شده که در آلمان با ادارهی کافه دوست داشتنیش، بین رایحهی دلچسب قهوه و شیرینی های خونگیش زندگی آرامی برای خودش و پسر کوچولوش فراهم کرده. در بین تمام این لحظه های عجین شده با آرامش، شاید نبود عشق خلائی ایجاد کنه که اون سرسختانه این خلا را نادیده میگیره؛ اما بعد از سیزده سال، ناگهان عشقی رد شده سر از میان خاطرات گذشته بیرون میاره و با حضور حمایتگرش شبنم رو خواسته و ناخواسته با خودش همراه میکنه.
بلاخره نگاهش رو به من داد و من با ترس بیشتری پرسیدم:
-کسی چیزیش شده؟
التماس و استرسی که تو نگاهم بود باعث شد یکم اخماشو باز کنه :
-نه همه خوبن، خیالت راحت.
نفس راحتی کشیدم و همزمان به تلاش سلین برای چیدن چای و شیرینی روی میز خیره شدم. کارش که تموم شد، دور از چشم احسان سری برام تکون داد که یعنی چی میگه؟ بعد هم با دیدن سکوت من، پشت سر احسان شکلک خنده داری در آورد و رفت.
لبام طرح لبخند کمرنگی از حرکت سرخوشانه ی سلین گرفت و دوباره محو شد. طبق تعریف هایی که براش از علاقه ی ایرانی ها به چای کرده بودم، برای احسان به جای قهوه، چای آورده بود. اگرچه کار به موقعی بود چون احسان بر خلاف من قهوه دوست نداشت! نگاهم به سمتش رفت. با آرامش چای رو که طبق عادت مامان موقع دم توش هل انداخته بودم، مزه مزه می کرد. ناخود آگاه بهش خیره شدم، به کسی که احساس می کردم هیچ وقت درست نشناخته بودمش، حتی زمانی که به اخمویی و ساکتی الان نبود!
سکوت بینمون با آهنگ بی کلامی که در حال پخش بود، پر میشد، اما من کلافه از آرامش اعصاب خورد کنش دستام رو بیشتر بهم گره زدم. گفته بود همه خوبن، اما نگفته بود خودش اینجا رو به روی من چکار میکرد؟! توی اون چند دقیقه ی حضورش هر چی تلاش کردم، هیچ دلیل موجهی تو ذهنم براش پیدا نمی کردم و انتظار برای به حرف اومدنش داشت دیوونم می کرد. مگه نمیدونست من آدم صبوری نیستم؟!
نفسی گرفتم و رو بهش با صدایی که سعی داشتم نلرزه، گفتم:
-میشه بگی قضیه چیه؟ فکر نمی کنم این همه راه اومده باشی اینجا که سکوت کنی؟
بلاخره فنجون پایه دار چای رو روی میز گذاشت و عمیق نگاهم کرد، از نگاهش هیچ حسی پیدا نبود.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان فور | دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.