دختری از جنس پاکی. پسری از جنس آتش. یک جنگ ناتموم و نابود کننده. یک عاشقی پایان ناپذیر. دختری که به خاطر عشقش پا تو دنیای ابدیت میذاره و شیطان میشه، اما بگذریم از سختی ها و شیرینی های که در طول زندگیشون طی میکنند. از طرف دیگه دختر و پسر دانشجوی رشته شیطانی پا تو داستان و قصهی ما میذارند و باعث میشن دختر و پسر داستان به هم برسند و این وسط…
مامان دستم رو گرفت و به راه افتاد. من هم پشت بندش با خودش میکشید.
– میگم که برای غذا رفتی چوب بیاری.
” ممنونمی ” زیر لب زمزمه کردم و از خونه خارج شدم. مستقیم به سمت رودخونه رفتم، به امید اینکه شاید آرتین اونجا باشه.
هر چقدر به رودخونه نزدیکتر میشدم آهنگی به گوشم میرسید. با تعجب زیاد پا تند کردم و به سمت رودخونه رفتم. نزدیکتر که شدم، صدای ساز قطع شد. اینجا جایی بود که من و آرتین خودمون پیدا کرده بودیم و حالا…
با تعجب به اطراف خیره شدم و همه جا رو کنکاش کردم اما کسی نبود این رو مطمئنم!
یک دفعه دستی توی موهام فرو رفت و نوازشش کرد. از ترس تکون نخوردم. چند ثانیه گذشت، هیچ کاری نکردم و بعد از اون با ترس و دلهره به سمت عقب برگشتم.
عجیب بود نه؟ کسی پشتم نبود. تا خواستم به خودم بیام، لپم توسط یکی کشیده شد. دست هام از ترس میلرزید، اینجا چه خبر بود؟ با ترس چند قدم به عقب رفتم که با کسی از پشت برخورد کردم؛ از ترس همه بدنم میلرزید.
با لرز و طمعأنینه به عقب برگشتم و باهاش چشم تو چشم شدم.
– سلام بانو.
با قیافهی طلبکار نگاهم میکرد که با من- من به قلبم اشاره کردم و دستم رو روش گذاشتم.
– تو بودی؟! آخه چرا من رو سکته میدی؟ زهرِ ترک شدم!
چشمکی بهم زد و دستی توی موهاش کشید. کمی به سمتم متمایل شد و لب زد.
– خب، مگه من ترسناک نیستم؟
پسرِیِ بیشعور؛ من ترسیدم بعد این آقا تازه میگه من ترسناکم؟ شیطونِ میگه بزنم لهش کنمها!
همون جور با لحن قبلی ادامه داد:
– شیطونِ غلط زیادی میکنه.
با چشمهای گرد شده و متعجب نگاهش کردم. انگار تازه فهمیدم که چی گفته.
– آرتین تو از کجا فهمیدی که من چه فکر…
اجازه حرف زدن بهم نداد و دستش رو روی لبم گذاشت. درحال کنکاش صورتم بود که آروم لب زد:
بازم اون…
بحث رو عوض کرد و این رو من خوب درک کردم. فکر کنم زخم و کبودی روی صورتم رو دیده بود. سعی کردم کمی با روسری کبودیهای لب و زیر چشمم رو بپوشونم.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان فور | دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.