
دانلود دلنوشته قایق کاغذی
چه آروم و ساکت، رد میشی از دل رودخونه…!
بی اهمیت به سنگ هایی که به طرفت پرتاب میشه، می گذری و آروم میری…
چه راحت و بی صدا می گذری از دل رودخونه…!
بی توجه به مانع های رو به روت، راه رو برای خودت باز می کنی و راحت میری…
از یه کاغذ نازک درست شدی اما دلت مثل دریاست قایقم…
کاش من هم مثل تو بودم ای قایقم
سبک و آروم رد میشدم از بین مردم…

دانلود دلنوشته مداد سیاه
درست همان زمان که زندگی بی رنگ میشود.
مداد سیاه دست میگریم
و دوباره زندگی را خط خطی میکنیم،
اما غافل از تکرار یک تکرارِ تکراری
دست به کشیدن یک تکرار میزنیم
و نام آن را تولدی جدید میگذاریم.
تولدی که به مرگ می رسد و مرگی که به تولد نمیرسد.
فهمیدهام با مرگ نمی شود زندگی کرد.