چیزی از خنده های سرخوش و مستانه نمیدونه،چون خندیدن بلد نیست.
آیلین یاد گرفته مرهم زخمای بیشمارش باشه،نه این که صبر کنه بقیه مسکنش بشن.
داستان ما در مورد دختریه که ژن و هورموناش میگه که اون یه دختره.
داستان ما در مورد دختریه که شبیه هیچ کدوم از دخترای اطرافمون نیست.
از گذشته اش فرار کرده.
و حالا متوجه شده که یه عده دنبالش افتادند تا بکشنش.
گذشته ای که ازش فرار کرده بود،اومده تا جونشو بگیره.
این رمان قصه دختری هست که با دزدیده شدنش انگار وارد یه دنیای دیگه میشه دنیایی که با دنیای خودش خیلی متفاوته…
طی اتفاقاتی مجبور میشه وارد یه بازی بشه بازی که توسط دروغ های پی در پی یه آقا زاده وابسته به جیب باباش شکل می گیره کم کم اتفاقاتی می افته که سمت و سوی زندگی این دو نفر به سمت دیگه ای کشیده میشه طوری که در نهایت مدلینگ اسلامی ما دلش رو به یه نفر می بازه اما