خانوادهای صمیمی و امیدوار که خداوند مشکلاتی در مقابلشان قرار میدهد. تا اینکه آنها قدر خوشبختیشان را بدانند. آنها با قدرت در مقابل مشکلات میایستند و طوفان و سیل مشکلات، آنها را سست نمیکند. آنها با وحدت و صمیمیت مشکلات را پشت سر میگذارند و نمیگذارند چیزی آنها را جدا کند؛
درست همان زمان که زندگی بی رنگ میشود.
مداد سیاه دست میگریم
و دوباره زندگی را خط خطی میکنیم،
اما غافل از تکرار یک تکرارِ تکراری
دست به کشیدن یک تکرار میزنیم
و نام آن را تولدی جدید میگذاریم.
تولدی که به مرگ می رسد و مرگی که به تولد نمیرسد.
فهمیدهام با مرگ نمی شود زندگی کرد.