رمان فور | دانلود رمان
رمان فور بهترین سایت رمان، داستان، دلنوشته

دانلود رمان تب‌تند پیراهنت

دانلود رمان تب‌تند پیراهنت

دانلود رمان تب‌تند پیراهنت

نام رمان: تب تند پیراهنت

نام نویسنده: زهرا گوبانی

ژانر: عاشقانه

بخشی ار رمان دانلود رمان تب‌تند پیراهنت:

سرم را به نشانه تایید حرفهایش تکان دادم و پس از خداحافظی که بینمان رد و بدل شد راهی پله ها شدم.
قبل از ورود به اتاق استراحت، نفسم را محکم به بیرون فرستادم.فکر و خیال هایم کم بود این یکی هم اضافه شد.
البته این یک مورد استثنائا بد نبود.فقط بزرگترین مشکلی که داشتم این بود که فقط عصرها می توانستم برایش کلاس بگذارم.اما این وسط هستی را هم نمی شد تک و تنها در خانه به امان خدا رها کنم.
کنار خانم محبی یکی دیگر از مربی ها که در حال نوشیدن چای و صحبت با آقای افخم بود، نشستم و از هردو که با دیدنم “خسته نباشید” ی گفتند تشکر کردم.
سرم را به پشتی صندلی تکیه دادم و پلک‌هایم را روی هم گذاشتم.ربع ساعت دیگر کلاس بعدی ام شروع می شد و پس از آن باید کفش آهنی پا می کردم می رفتم دنبال خانه.حتی فکر سرو کله زدن با مشاورین املاک هم بهم می ریختم.
با صدای آرامی کنار گوشم کمی در جایم تکان خوردم. دانلود رمان تب‌تند پیراهنت


_محیا..محیا جان خوابیدی؟کلاست تا چند لحظه دیگه شروع می شه.
گیج و گنگ پلک هایم لرزید.میان خواب و بیداری دست و پا میزدم اما خیلی طول نکشید صدای پیچیده در گوشم واضح و شفاف شد و اخم هایم رفته رفته کل صورتم را دربرگرفت.
افخم از کِی تا حالا انقدر با من صمیمی شده بود که به اسم صدایم می کرد؟!محیای خالی هم نه!محیا جان!
چشم باز کردم.به طرفم خم شده بود و صورتش فاصله ی چندانی با صورتم نداشت.فورا از جا پریدم و او یک قدم به عقب برداشت.
گره ی ابروهایم لحظه به لحظه کورتر می شد.
_خیر خواب نیستم چون شک ندارم اینجا اصلا جای مناسبی برای خوابیدن نیست.
کیفم را به تندی از روی صندلی برداشتم و در همان حال ادامه دادم:

دانلود رمان گندم

انجمن رمان فور

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: تب تند پیراهنت
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: زهرا گوبانی
https://novelfor.ir/?p=990
لینک کوتاه مطلب:
نظرات این مطلب

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

مطالب پر لایک
  • مطلبی وجود ندارد !
تبلیغات متنی
<>
درباره سایت
رمان فور | دانلود جذابترین رمان ها
آخرین نظرات
  • farboodخوب بود کاش آخرش بهتر تموم میشد یعنی میشد بهتر نوشت ممنون ازتون❤️...
  • ضحاچرا نمیشه پی دی افشو دانلود کرد البته توی برنامش هم اسم همچین رمانی وجود نداره...
  • Liltخعلی خوب بود ، ولی افغانستانی اسم الاصل مردم اهل افغانستان هستش . ببینید افغانست...
  • مهتابخیلی زیبا و بی نظیر بود حتما بخونید...
  • اشنایی در غربتفوق العاده کلیشه ای و مسخره« با احترام»...
  • دنیابرای منم میفرستی...
  • دنیاسلام لینک میشه بدین ممنون...
  • آرینخیلی قشنگه میشه رمان دژخیمشم بزارین...
  • ریحانهعالبود...
  • ریحانهزیبا متین عالی...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان فور | دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.