دانلود داستان ققنوس مرگ
دانلود داستان ققنوس مرگ
نام داستان: ققنوس مرگ
نویسنده: نسترن اکبریان (N.a25)
ژانر: تراژدی_اجتماعی
فرمت های فایل: اندروید (apk) کامپیوتر (pdf)
سخن نویسنده: زندگی همیشه هم لبخند به لبت نمیاره! همیشه ته واقعیت ها روشن و آخر تنهایی ها سیاهی نیست.
تنهایی ها دو دسته هستن؛ اون دسته از افرادی که توی تنهایی نا امید و افسرده میشن، توی داستان من جایی ندارن! داستان اونی هست که تنهایی براش محرک سر پا شدنه. تنهایی رو یک تکیه گاه میدونه تا با دست های خودش بلند بشه و به چهرهی آدم هایی که رهاش کردن لبخند بزنه!
“بر اساس واقعیت”
خلاصه دانلود داستان ققنوس مرگ:
چرخ زمانه همیشه هم به خوشی نمیچرخد. گاهی چرخش میان راه گیر میکند و با دستان خودت باید به حرکت وادارش کنی! باید نفس نفس زدن هایت را برای هدفت خُرد کنی و هنگامی که به رویایت رسیدی، کامی عمیق از اکسیژن بگیری تا آرام شوی.
تنهایی مگر همیشه معنای شکست میدهد؟ من آن پرندهی بال شکستهای بودم که تنها، در چاهی عمیق پرت شده و قوایی برای بال زدن نداشتم. من از تاریکی نهراسیدم و تنهاییام محرکی شد تا بال شکستهام را در سکوت، ترمیم کنم. سخت بود، خیلی سخت! اما روزی درمان شد. حال دارم بال میزنم تا خود را از آن چاهِ عمیق رها کنم. بار ها سقوط کردم اما من آنی بودم که شکست برایم بی معنا بود! دانلود داستان ققنوس مرگ
مقدمه دانلودداستان ققنوس مرگ:
ماه با خلقی کج و کمری شکسته به شمایل هلال، گوشهی آسمان به نظاره نشسته و ستاره ها نیز مغموم، نور چشم هایشان را کور کرده بودند. آن شب را چنان سکوت و تاریکی بلعیده بود که شب تاب ها نیز هراسان در زیر گلبرگی پژمرده، به نظاره نشسته بودند.
انگار خداوند دلش نمی آمد آن شبِ سیاه شده را با قلم آفتابیاش روشن کند!
انگار همه چیز دست به دست دیگری داده بود تا چشمانی، دیگر رنگ صبح را به خود نبیند…
********
https://novelfor.ir/?p=270
لینک کوتاه مطلب: