سخن نویسنده: زندگی همیشه هم لبخند به لبت نمیاره! همیشه ته واقعیت ها روشن و آخر تنهایی ها سیاهی نیست.
تنهایی ها دو دسته هستن؛ اون دسته از افرادی که توی تنهایی نا امید و افسرده میشن، توی داستان من جایی ندارن! داستان اونی هست که تنهایی براش محرک سر پا شدنه. تنهایی رو یک تکیه گاه میدونه تا با دست های خودش بلند بشه و به چهرهی آدم هایی که رهاش کردن لبخند بزنه!
“بر اساس واقعیت”
خلاصه دانلود داستان ققنوس مرگ:
چرخ زمانه همیشه هم به خوشی نمیچرخد. گاهی چرخش میان راه گیر میکند و با دستان خودت باید به حرکت وادارش کنی! باید نفس نفس زدن هایت را برای هدفت خُرد کنی و هنگامی که به رویایت رسیدی، کامی عمیق از اکسیژن بگیری تا آرام شوی.
تنهایی مگر همیشه معنای شکست میدهد؟ من آن پرندهی بال شکستهای بودم که تنها، در چاهی عمیق پرت شده و قوایی برای بال زدن نداشتم. من از تاریکی نهراسیدم و تنهاییام محرکی شد تا بال شکستهام را در سکوت، ترمیم کنم. سخت بود، خیلی سخت! اما روزی درمان شد. حال دارم بال میزنم تا خود را از آن چاهِ عمیق رها کنم. بار ها سقوط کردم اما من آنی بودم که شکست برایم بی معنا بود! دانلود داستان ققنوس مرگ
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان فور | دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.