هانا
پتو رو توی بغلم مچاله میکنم و سرم رو به بالش فشار میدم ، چند ساعتی میشد که رفته بودن اینکه چرا پسره قبول کرد رو درک نمیکردم…شاید اونم مجبور کردن اخه از قیافش معلوم بود راضی نیست …!
وقتی فهمیدم بعد از تصادف و از دست دادن زن و بچه اش به این حال و روز افتاده دلم واسه خودم سوخت ، انقدر رو دست بابا سنگینی میکردم؟ بابا که بدبخت بیچاره نبود بگم نداره پس چرا باهام همچین رفتاری میکرد یعنی فقط بخاطر خواستگار هیلا؟ چقدر وصلت با پسره براش نفع داشت که احساسات پدرانه اش رو نابود کرده؟
من همیشه دیدم بچه های که معلولن اما پدر و مادرشون از جونشون بیشتر دوستشون دارن اما پدرم رو درک نمیکردم چرا بین منو خواهرم من رو اندازه سگ جلوی خونشم حساب نمیکرد ، اولا فکر میکردم شاید سرراهیم یا پدرم یکی دیگه اس اما هیچکدوم از اینا نبود من بچه همین مرد بودم اما براش از غریبه هم غریبه تر بودم …!
ل*ب پایینم رو به دندون میگیرم تا صدای که به زور سعی در خفه کردنش دارم از اتاق بیرون نره و بابا رو تا اینجا نکشه …نمیدونم چرا انقدر ازم متنفرِ اما من هیچ وقت نمی بخشمش خدا حتی اگه صدبار پشیمون بشه التماس کنه نمی بخشم …!
***
صبح زود بیدار شده بودم تا به مامان کمک کنم میز صبحونه رو بچینه ، خودم که نباید چیزی میخوردم قرار بود پسره بیاد دنبالم بریم ازمایش بدیم …اَهورا… روم نمیشد حتی وقتی با خودم حرف میزنم اسمش رو به زبون بیارم خجالت میکشیدم حتی از خودم ..!
سلام دوستان
منم مدتی هست که این رمان رو دنبال میکنم.
واقعاً جالب و زیباست.
فقط از نویسنده گله دارم که پارت گذاریشدن منظم نیست.
اگه فایلی در اختیار داشتین لطفاً به اشتراک بزارید
ممنون
بعد از گله😂 از نویسند گل (فاطمه محمدی ) تشکر میکنم که این رمان زیبا رو خلق کردن
دست مریزاد.موفق باشی😘
میشه آدرس کانلی که رمان ها پارت گذاری میشه بدید؟
لینک دانلود کجاست؟
با سلام رمان به صورت انلاین در کانال نویسنده گذاشته میشه
سلام چطور دانلود کردین لینک دانلود که نداره
با سلام رمان به صورت انلاین در کانال نویسنده گذاشته میشه
ممنون میشم لینک کانال نویسنده رو اینجا بذارین؟